کد مطلب:32646
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:19
1 . لزوم معنويّت در وجود ما براي چيست؟
2 . معنويّت منشاء درمان چه نوع دردهاي اجتماعي است؟
انسان موجودي است كه از دو حقيقت تركيب يافته است :
1 . روح .
2 . جسم .
بواسطه جنبه جسمي به ماديّات گرايش پيدا كرده و به دنبال آنها مي رود ولي جنبه روحي انسان را گرايش به مادّه و ماديّت نمي تواند اقناع سازد . سِر اينكه انسان هر چه دنبال ماديّت رود و هر گونه لوازم مادّي را براي خويش آماده سازد باز هم اين عطش در او تسكين نمي يابد همين است كه چون داراي جنبه روحي است جنبه هاي مادّي نمي تواند پاسخگوي اين نياز و خواسته در انسان باشد .
معنويت به معناي گرايش و توجّه به مبداء و پرستش او و كرنش در پيشگاه با عظمت وي مسئله اي است كه فطري هر انساني است و يكي از اصولي است كه ريشه آن در ذات هر فرد و عمق روان وي فرورفته است اگر در جامعه اي روح ايمان و معنويّت وجود داشته باشد افراد آن جامعه در اثر پيوستگي ايماني يك همبستگي و وحدتي بين يكديگر احساس مي كنند كه در پرتو آن هر يك خويش را ضامن طرفداري و دفاع از حقوق يكديگر دانسته و هر آنچه براي خويش بپسندند و بخواهند همان را نيز براي ديگران مي پسندند و مي خواهند اين روح صفا و جوهره سعادت جز در سايه معنويّت ايمان نمي تواند بر يك جامعه پرتو افكن شود . كافي است به كتاب ها و گزارشاتي كه از دنياي منهاي معنويّت مي رسد مراجعه كنيم . ميزان خودكشي ها ، ناامني ، خيانت ، از هم گسيختگي خانواده پوچي و ينهيلزم ، نشان مي دهد كه اثر معنويّت در تطهير فرد و جامعه از اين نابهنجاري ها چيست . اكنون در مديريّت هاي جديد حتّي از عبادت و معنويّت براي پيش برد مقاصد ، جلوگيري نمي شود ، بلكه تشويق هم مي گردد .
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.